دوشنبه, ۱۲ شهریور ۱۴۰۳، ۱۲:۲۴ ق.ظ
قصیده ای در سوک رسول گرامی اسلام، حضرت محمد ص و امام حسن مجتبی ع
در سوک پیامبر رحمت، حضرت محمد صل الله علیه و آله، با عرض تسلیت به محضر سرور و مولایمان حضرت بقیة الله الاعظم، وارث کل انبیا و اولیا، مصلح و منجی بشریت، حضرت مهدی موعود عجل تعالی فرجه الشریف
ماتم عظمی
این ماتم عظما، ز چه برپا شده امروز
گیتی به فراق که مُعُزّا شده امروز
از ارض و سما نالهٔ جانسوز بلند است
گریان ز چه رو، دیدهٔ دنیا شده امروز
پوشیده ز غم رخت عزا، جملهٔ هستی
همرنگ شب تیرهٔ یلدا شده امروز
مجموع رسولان تهی از خاتمشان بود
ملحق به همه، خاتم آنها شده امروز
آن کلبهٔ زهرا که بُدی محور هستی
با هستی خود، محور غمها شده امروز
مرضیه شده نوحه گر از هجر پیمبر
در چشم فلک، اشک چو دریا شده امروز
آن راز نهایی که نبی گفت نهانی
تسکین دل خستهٔ زهرا شده امروز
این عالم خاکی قفسی بود برایش
آزاد سوی شاخهٔ طوبی شده امروز
این عمر به جز رنج و تعب هدیه ندادش
فارغ ز همه رنج و تعب ها شده امروز
یثرب همه در ماتم و آهست، ولیکن
فرصت طلبان جمع به شورا شده امروز
زان خشت نخستین که کج افتاد، عمارت
مُعوَج، به سر گنبد مینا شده امروز
دلهای پریشان شدهٔ زینب و کلثوم
آماده برای غم فردا شده امروز
دارم عجب از گردش ایام، از آن رو
تکرار ز نو ماتم عظما شده امروز
زیرا که حسن آن گل زیبای امامت
با دست خزان پرپر و یغما شده امروز
سوزد جگر دهر از این فاجعه زیرا
مسموم جگر گوشهٔ زهرا شده امروز
آن گل که بُدی زینت آغوش پیمبر
پژمرده ز طوفان شررها شده امروز
دردی که حسن داشت از آن مفسده جوها
با جرعه ای از زهر مداوا شده امروز
دردا، که حسین از غم هجران برادر
بی تاب، ولی سخت شکیبا شده امروز
از روی جفا آن جسد پاک و مطهر
آماجگه ترکش اعدا شده امروز
آگاه فقط هست خداوند توانا
بر آل پیمبر چه ستم ها شده امروز
والسلام
از سروده های دهه ۶۰
ارادتمند و ملتمس دعا : محمد حسین صادقی
ماتم عظمی
این ماتم عظما، ز چه برپا شده امروز
گیتی به فراق که مُعُزّا شده امروز
از ارض و سما نالهٔ جانسوز بلند است
گریان ز چه رو، دیدهٔ دنیا شده امروز
پوشیده ز غم رخت عزا، جملهٔ هستی
همرنگ شب تیرهٔ یلدا شده امروز
مجموع رسولان تهی از خاتمشان بود
ملحق به همه، خاتم آنها شده امروز
آن کلبهٔ زهرا که بُدی محور هستی
با هستی خود، محور غمها شده امروز
مرضیه شده نوحه گر از هجر پیمبر
در چشم فلک، اشک چو دریا شده امروز
آن راز نهایی که نبی گفت نهانی
تسکین دل خستهٔ زهرا شده امروز
این عالم خاکی قفسی بود برایش
آزاد سوی شاخهٔ طوبی شده امروز
این عمر به جز رنج و تعب هدیه ندادش
فارغ ز همه رنج و تعب ها شده امروز
یثرب همه در ماتم و آهست، ولیکن
فرصت طلبان جمع به شورا شده امروز
زان خشت نخستین که کج افتاد، عمارت
مُعوَج، به سر گنبد مینا شده امروز
دلهای پریشان شدهٔ زینب و کلثوم
آماده برای غم فردا شده امروز
دارم عجب از گردش ایام، از آن رو
تکرار ز نو ماتم عظما شده امروز
زیرا که حسن آن گل زیبای امامت
با دست خزان پرپر و یغما شده امروز
سوزد جگر دهر از این فاجعه زیرا
مسموم جگر گوشهٔ زهرا شده امروز
آن گل که بُدی زینت آغوش پیمبر
پژمرده ز طوفان شررها شده امروز
دردی که حسن داشت از آن مفسده جوها
با جرعه ای از زهر مداوا شده امروز
دردا، که حسین از غم هجران برادر
بی تاب، ولی سخت شکیبا شده امروز
از روی جفا آن جسد پاک و مطهر
آماجگه ترکش اعدا شده امروز
آگاه فقط هست خداوند توانا
بر آل پیمبر چه ستم ها شده امروز
والسلام
از سروده های دهه ۶۰
ارادتمند و ملتمس دعا : محمد حسین صادقی
۰۳/۰۶/۱۲