جمعه, ۲۲ دی ۱۴۰۲، ۰۵:۴۱ ب.ظ
تا شهادت می آید مرگ می میرد
به نام خدا ، با سلام و عرض ادب
این مطلب نیاز به تصحیح و ویرایش دارد. ارادتمند : هدهد
مرگ و شهادت
چه در مرگ و چه در شهادت یک اتفاق واحد می افتد اما چرا آن تلخ است و این شیرین؟ در مرگ مردان الهی و انسانهای پاک نیز اتفاقی مثل شهادت می افتد.
بنی آدم در تمام عمرش با مرگ زندگی میکند ولی از مواجه شدن با آن اکراه دارد. از ازل تا ابد انسانها کار خودشان را می کنند
مرگ هم کار خودش. انسانها مرگ را بعنوان حقیقتی انکار ناپذیر و حتمی و قطعی پذیرفته اند و می دانند که هیچ راه گریزی از آن وجود ندارد به همین خاطر با آن کنار آمده اند و حضور ملموس مرگ را در جمع خود پذیرفته اند اما به راستی هیچکس آماده مردن نیست... هیچکس دلش نمیخواهد به این زودی ها نوبت او باشد. بقول قدیمی مرگ حق است ولی برای همسایه، به راستی چرا هیچکس آماده مرگ نیست و نوبت خود را بعید میداند. یکی از دلایلش این است که انسان با آرزوهایش زندگی می کند
و یکی از آرزوهایش سلامتی و طول عمر و لذت بردن از مائده های زندگی است.
1
مرگ و زندگی
تمام انسانها با مرگ زندگی میکنند یعنی یا اخبار و آگهی های مرگ دیگران را می شنوند و می بینند، یا در غم دیگران شریک می شوند و یا از فرا رسیدن مرگ خود هراسناک و دلواپس می شوند و برای نمردن و زنده ماندن برنامه ریزی ذهنی می کنند. مثلاً اصول بهداشتی درمانی را رعایت میکنند در کلیه کارهاحتیاط بیشتری به خرج میدهند، خود را در معرض خطر قرار نمی دهند تا خود و خانواده را حتى الامکان از چنگال مرگ برهانند.
این حس عزیزی را حیوانات هم دارند اما انسانها علاوه بر آن به دعا نذر و نیاز و معنویات هم متوسل میشوند، گاهی در این مسیر به خرافات هم روی می آورند. شاید حیوانات هم برای گریز از مرگ راهکارهای معنوی داشته باشند که این امر تاکنون از علم انسانها پوشیده مانده ولی نمونه اش پناه بردن حیوانات به حرم ائمه یا پناهنده شدن به خود آنهاست و ما فعلاً کاری به این موضوع نداریم هرچند قابلیت تفحص و مکتوب شدن دارد.
به هر حال ترس از مرگ و فرار از آن پدیده ای غریزی بین تمام موجودات است و نباید سرزنش شود. امروزه بسیاری از کارهای دولتها برای جلوگیری از مرگهای انفرادی و جمعی است مثل قوانین بهداشتی و درمانی، راهنمانی و رانندگی، ساختمان سازی، پیشگیری از وقوع جرم و بسیاری از امور دیگر. در حوزه دین هم دستورات خاصی برای اینکار وارد شده مثل دعا ، صدقه، صله رحم و غیره.
به عبارت دیگر همه مرگ را باور کرده اند و همیشه آن را در چند قدمی خود میبینند ولی همیشه فکر می کنند که فعلاً نوبت دیگران است و تا سر رسید نوبت آنها هنوز وقت زیادی باقی مانده حتی اگر کهنسال باشند، هیچکس فکر نمی کند که عکس بعدی که روی دیوار می چسبد عکس اوست، هیچکس متن آگهی ترحیم و نوشتۀ روی سنگ مزار خود را آماده نکرده است. هیچکس به فکر تسویه حساب با خود و خدا و هستی نیست اش برای کسی که حسابش را هر شب صاف میکند مرگ هیچ ترسی ندارد و اتفاقاً با آغوش باز پذیرای آن است. یادشان بخیر بچه های جبهه که مرگ را به بازی گرفته بود و مرگ همبازی صمیمی آنها بود. آن فقط به زندگی و تکلیف فکر می کردند نه به مرگ چون می دانستند که مرگ کار خودش را می کند.
اگر آنها از مرگ می ترسیدند اصلاً نمی توانستند رزمنده باشند، زیباترین مرگ شهادت است و هر جا که شهادت حضور داشته باشد مرگ میمیرد، یعنی مردن و فنا دیگر وجود ندارد و هرچه هست هستی است، ما تا زنده ایم معنای آیه شریفه «عند ربهم یُرزقون» را نمی فهمیم ولی آنها در زندگی به این معنا پی برده بودند و در همین دنیا هم عند ربهم یرزقون بودند، یادشان بخیر و وحمان از یادشان شاد... والسلام 22/12/1392
لطفاً نظر شریفتان را ارسال فرمائید
عزیزان علاقمند می توانند کتاب عَنقای لاهوت، درباره ارتباط زرقان و سید نسیمی را از اینجا بصورت صلواتی دانلود و مطالعه فرمایند. 160 صفحه در قطع وزیری، مصور، نشر هدهد، چاپ اول، تابستان 1397
والسلام – ارادتمند : محمد حسین صادقی – مدیر انتشارات هدهد، آثار دیگر صلواتی هدهد
۰۲/۱۰/۲۲