گرامیداشت یاد مرحوم حاج اسماعیل فضیلت خواه

بنام خداوند جان و خرد
یادی ازشاعر وعارف فقید،مرحوم مغفورحاج اسماعیل فضیلت خواه
متولد : ۱۳۱۹ زرقان فارس، متوفی : ۱۳۸۸ 
آرامگاه : آرامستان سید نسیمی زرقان
----------
نام کتاب : فضیلت ایمان
مجموعه شعر و مناجات
سروده مرحوم حاج اسماعیل فضیلت خواه
گردآوری و تدوین : زهره فضیلت خواه
انتشار چاپ اول :  زمستان ۱۳۹۹
۹۶ صفحه، رُقعی
ناشر : انتشارات هدهد
چاپ : گلبرگ ، قم
تیراژ : ۲۰۰۰
شابک : ۱-۲۱-۲۵۰۸-۹۶۴-۹۷۸
شماره کتابشناسی ملی :  ۲۵۷۹۳۹۵
این کتاب در کتابخانه عمومی زرقان موجود است...
-----------------------------------

اطلاعات بیشتر و پی دی اف کتاب شریف «فضیلت ایمان» به زودی در سایت قرار خواهد گرفت.
نثار روح مطهرش : صلوات و فاتحه
------------+++++++++++++++++-------------

درباره اشعار و مناجاتهای مرحوم فضیلت... واقعا پر از فضیلت، حکمت و‌ معونیت و صفا و صمیمیت و‌ صداقت است...
شغل او برق کشی ساختمان بود ولی در حد یک ‌مهندس برق معلومات و تجربه داشت.
او در هیچ جلسه و انجمن و ‌شب شعری  شعر نخواند، فقط گاهگاهی در خیابان و کوچه و‌ بازار که تصادفا همدیگر را میدیدیم برایم چند بیتی می خواند و البته من هم برای او...
مطالب او آموزش دهنده و عبرت آموز است.
مثل یک معلم، یک رهبر مذهبی و گاه مثل یک عارف و فیلسوف و حکیم پند و اندرز می دهد... گاه مثل لقمان نصیحتها به فرزندش دارد، نه فقط فرزند خودش بلکه تمام فرزندان دین و وطن و حتی جهان...
او عاشق اهلبیت عصمت و طهارت است و آنها را در ارتفاعی عالی از سطح تمایلات مادی می بیند و البته در دسترس...
جهان بینی و اعتقادات او موروثی نبود، بلکه از طریق تفکر و تعقل به دست آورده بود...
کتاب او الگویی است برای خودسازی و جامعه سازی، کتابی ساده و ‌روان برای تشنگان حقیقت و ‌گمگشتگان وادی معرفت، کتاب او‌ کتاب هدایت و نجات و سعادت است.
دردها را بر می شمارد و‌ درمانها را با زیباترین و ساده ترین کلام بیان می کند و به انسان آرامش می بخشد... مثل یک دریاچه آرام و آبی در دامنه کوهی سرسبز و پر از گل و گیاه و البته آمیخته به خار و درندگان....، چون دنیای او‌ در آثارش یک دنیای حقیقی و واقعی است...
با دلی پاک مناجات می کند و روش عشقبازی با خداوند را یاد می دهد...
 شایسته است اشعار و مناجاتهایش توسط مداحان و سخنوران در مساجد و تکایا قرائت شود و یا بصورت سرود و تصنیف خوانده شود.
مرحوم فضیلت در این کتاب، مهمترین چیزی که یاد می دهد «مناجات نویسی» است، یعنی نوشتن همان راز و نیازهائی که ما در خفا و آشکار، زبانی و قلبی، گاه و بیگاه با خدای خود داریم و سطح خواسته ها و افق دیدگاههای ما را با بیان بسیار ساده منعکس می کند، نه به عنوان عارف نمایی و فلسفه گرائی و انشانویسی... بلکه به عنوان سخنانی صمیمی و حقیقی و از دل بر آمده با خالق و معبود و محبوب و معشوق ازلی، یعنی ثبت تجربه های ارتباط و وصال و هجران و عرض راز و نیاز با خداوند... و همچنین عرض ادب و التجا به ساحت ائمه معصومین بویژه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف....
گواه من اینک اشعار زیبا و دلنشین و مناجاتهای روحبخش و صمیمی او.... تقدیم به شما.... والسلام، محمد حسین صادقی، زرقان

دریافت صلواتی کتاب فضیلت ایمان
حجم: 2.6 مگابایت

واکنش رهبری و‌ علما نسبت به جنایات دشمن در غزه

نجوای عاشقانه منتظران با حضرت ‌موعود

💝 سلام امام زمانم 💝

اَلسَلام اِی نورِ فَـوق ڪُلً نـور
وارثِ زهرایـیِ قلبِ صبـور
بی حضورٺ عاشقـی درمانده گفت:
"رَبّنا عَجـّلْ لَنا یَومَ الظهـور"

#اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج
#لَـیِّن‌قَـلبی‌لِوَلِیِّ‌اَمرِک‌
#امام‌_زمان
🆔 eitaa.com/emame_zaman
خدا رحمت کند اموات شاعر، اگه میشناسیدش به ما هم معرفیش کنید. یاعلی

گزیده ای از آخرین سخنرانی سردار حاج احمد متوسلیان

🔹روزى را نزدیک خواهیم نمود که اسرائیل چنان بترسد و در فکر این باشد که مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بیرون بیاید.

🔹باشد که ما شبانگاهان بر سرشان بریزیم، همچون عقابان تیزپروازى که شب و روز برایشان معنا ندارد و باشد آنجایى به هم برسیم که با گرفتن هزاران اسیر از صهیونیست‏ها، به جهانیان ثابت کنیم که ما به اتکا به سلاح ایمان ‏مان می‏جنگیم، نه به اتکاى هواپیما، نه با موشک هاى سام، نه با تانک، نه با توپ، نه با آتش جنگ‏افزارهاى مادى ‏مان، ان‌‏شاءالله..

بشارت حتمی خداوند در دنیا و آخرت به دوستانش

بسم الله الرحمن الرحیم
لَهُمُ الْبُشْرَى‏ فِى الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَفِى الاَْخِرَةِ لَا تَبْدِیلَ لِکَلِمَتِ اللَّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ‏
براى آنان (اولیاى خدا) در زندگى دنیا و آخرت بشارت است. تبدیل و تغییرى در سخنان (و وعده ‏هاى) الهى نیست و آن همان رستگارى بزرگ است.

سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره یونس - آیه ۶۴

بشارت اهل ایمان و تقوا، در دنیا از طریق خواب‏ ها و رؤیاهاى صادقه، الهامات الهى، نزول آرامش و سکینه، خنثى شدن توطئه ‏ها، مستجاب شدن دعاها و دیدار معصومین به هنگام مرگ است و در آخرت نیز دریافت نعمت‏ هاى الهى است.

همچنان که رسول خدا به مناسبت این آیه فرمود: بشارت دنیوى همان خواب‏ هاى خوبى است که در آن مژده است وبشارت اخروى بشارتى است که لحظه‏ مرگ به او داده مى‏ شود که تو و کسانى که تو را بهسوى قبر حمل مى ‏کنند، آمرزیده مى‏ شوید. و در روایتى امام باقر (ع) به ابوحمزه‏ ثمالى فرمود: لحظه‏ مرگ، محمّد و على‏ (ع) نزد مؤمن حاضر شده و مى‏ فرمایند: به سوى ما بیا که آینده‏ تو بهتر از گذشته است و روح تو به روح خداوند ملحق مى‏ شود.

بشارت‏ هاى خداوند به اولیایش در دنیا، در آیات دیگر قرآن آمده است که نشان مى‏ دهد اولیاى خدا در همین دنیا نیز فائز و برنده‏ اند، زیرا:

۱- آرامش دارند. «أَلا بذکر اللَّه تطمئنّ القلوب»
۲- توکّل دارند. «فلیتوکّل المؤمنون»
۳- امداد غیبى مى‏ شوند. «وجنوداً لم تروها»
۴- همواره پیروز هستند. «اِحدَى الحُسنیین»
۵ - بینش و نور دارند. «یجعل لکم فرقانا»
۶- در بن بست قرار نمى ‏گیرند. «یجعل له مَخرجاً»
۷- کارشان را بیهوده نمى‏بینند. «فمن یعمل مثقال ذرّة خیراً یره»
۸ - از ملامت‏ ها نمى‏ ترسند. «لایخافون لَومَة لائم»
۹- از مردم نمى‏ ترسند. «انّ الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایمانا»
۱۰- از طاغوت نمى‏ ترسند. «فاقض ما انتَ قاض»
۱۱- گرفتار حیرت نیستند. «یهدیهم ربّهم بایمانهم»
۱۲- محبوبیّت دارند. «سیجعل لهم الرّحمن وُدّا»
۱۳- کارهاى فانى خود را با رنگ الهى جاودانه مى‏ کنند. «صِبغة اللَّه»

پیام ها
۱- تنها اولیاى خدا، هم دنیا دارند، هم آخرت. «لهم البشرى فى‏الحیوةالدنیا...والاخرة»
۲- وعده‏ هاى الهى قطعى و حتمى است. «لهم البشرى ... لاتبدیل...»
۳- رستگارى بزرگ براى کسانى است که همواره ایمان و تقوا داشته‏ اند. «آمنوا و کانوا یتّقون... الفوز العظیم»

آغاز ولایت حضرت حجت‌ ابن‌الحسن العسکری (عج) بر منتظران مبارک باد

هوالجمیل
🌸 گل‌ها همه با اذن تو برخاسته‌اند
🌸از بهر ظهور تو خود آراسته‌اند
🌹مردم همه در اوج مناجات و دعا
🌹اوّل فرج تو از خدا خواسته‌اند
#امام_زمان 🔹@basijnewsir

پیشنهاد نامگذاری پل شهدای زرقان

قابل توجه مردم عزیز و تمام مسئولین محترم شهرستان زرقان و نمایندگان گرامی شیراز و زرقان در مجلس شورای اسلامی، به امید اقدام عاجل قبل از فوت فرصتها... یا علی مدد

لزوم تهیه چند بنر برای معرفی شازده قاسم

با سلام و عرض ادب خدمت هیئت امنای محترم امام زاده شاهزاده قاسم (ع).

اگر خودتان را جای رهگذران غیر بومی بگذارید و از جلو امام زاده عبور کنید از کجا میتوانید بفهمید که نام این مکان مقدس چیست؟ اینکه خرج ندارد، منتظر غبار روبی نشوید، از جیب مبارک خودتان چندتا بنر در جاهای پیشنهادی نصب کنید، شما سالهاست مسئولیت اینجا را بعهده دارید آیا هنوز متوجه این نقیصه نشده اید، حداقل نگارنده شفاهاً این نکته را به عرضتان رسانده و باز اقدام نکرده اید، ایکاش اینهمه فرهنگی نبودید... ایکاش... خدانگهدار

پنکه و آتش

هوالجمیل

پنکه و آتش

پنکه دارد گلاب می پاشد
سرد و‌ مطبوع بر سر زُوّار
کودکان و‌ بزرگترها نیز
تن به آن می زنند، کودک وار

بود خاکسترِ پر از آتش
جاری از پشت بامها در شام
باد می ریخت خاک و خاکستر
بر سر و گردن نحیف امام

بود بسته دو ‌دست او به همه
اهلبیت اسیر و‌ مضطر او
آتش کین زیر خاکستر
داشت می سوخت گردن و سر او

داغ او ‌را زیادتر می کرد
رویِ نیزه سر عزیزانش
کِل و طبل و شماتت و شادی
بدتر از شعله بود در جانش

کاش می سوخت روح و جسم ما
از غم و رنج اهلبیت و امام
پنکه وقتی گلاب می پاشد
یامان باشد از شراره شام
والسلام
محمد حسین صادقی
کربلا- ۵ شهریور ۱۴۰۲

زندگینامه شهید خانقلی اسفندیاری

شهید خانقلی اسفندیاری بیات فرزند مرحوم شاه وردی و مرحومه ............. در تاریخ ۱۳۱۲/۱/۶ در خانواده ای متدین و مستضعف در روستای باجگاه شیراز دیده به جهان گشود، در کودکی از داشتن نعمت پدر محروم شد و طعم فقر و زحمت را با تمام وجود لمس کرد. او فرزند سوم خانواده بود و دو برادر بزرگتر از خود و یک خواهر داشت که با خواهرش دوقلو بودند.
ایشان اگرچه به مدرسه نرفت اما در مکتبخانه قرائت قرآن و ادعیه و کتب ادبی را به خوبی فرا گرفت.
او از دوران کودکی سختی های زندگی را با جمع کردن خار و فروش در بازار شیراز شروع کرد، جمع آوری کتیرا و کار در مزارع از کارهای دیگر او در دوران نوجوانی بود. در جوانی با پست سازمانی چوپان به استخدام اداره دامپروری استان در آمد به آموزشگاه کشاورزی علی آباد کمین فرستاده شد و سالیان سال در بخش آموزشی آنجا خدمت کرد، سپس به کارخانه ازت گیری در دودج منتقل شد و سالها نیز در آنجا با دستگاه مخصوص، کار طاقت فرسای ازت گیری انجام داد که کار بسیار سخت و خطرناکی است. ایشان در سالهای آخر خدمتش به اداره کل کشاورزی استان منتقل شد و در دفتر مدیر کل مسئولیت کارهای تدارکاتی و کارپردازی را به عهده داشت.
ایشان در جوانی با دختری شایسته از روستای اکبر آباد شیراز، که او نیز ترک زبان بود، ازدواج کرد و حاصل این پیوند مقدس ۶ پسر و چهار دختر بود که دو دختر ایشان در کودکی از دنیا رفتند و یکی از پسرانش به نام ابوطالب نیز در سال ۱۳۶۱ در فکه به شهادت رسید و سالها مفقودالاثر بود.
شهید خانقلی اسفندیاری فردی بسیار فعال و انقلابی بود و به امام خمینی (ره) و روحانیت عشق می ورزید. نسبت به اهداف انقلاب اسلامی احساس مسئولیت می کرد و خود و خانواده اش را وقف خدمتگزاری به معارف اهلبیت و آرمانهای شهدا و امام خمینی کرده بود. او همیشه اهل کمک به دیگران و سبقت در کارهای خیر و امور عام المنفعه بود. هنوز مردم و بسیجیان، همکاری و اهتمام ایشان را در ساخت مسجد صاحب الزمان (عج) باجگاه و ساختمان پایگاه مقاومت شهید عزت اله اسفندیاری را به یاد دارند و از پیگیریها و دلسوزیهای شهید خانقلی به نیکی یاد می کنند.
درباره کمکهای پنهان ایشان به دیگران، فرزند ایشان می گوید :
در دوران دیم کاری و کشاورزی، ایشان در روزهای گرم تابستان درو با داس انجام میداد و پس از اتمام کار خود به کمک دیگران خصوصاً بیوه زنان و ایتام می رفت و تا خرمن و گونی کردن محصولات پابه‌پای آنها کار می‌کرد.
و در خاطره دیگر چنین بیان می دارد:
هیچگاه فراموش نمیکنم چند وقت پیش از شهادتش هرچه منتظر ماندیم به خانه نیامد مادرم خیلی نگران بود و اصرار می‌کرد بروید دنبال پدرتان ببینید کجاست اتفافی نیفتاده باشد، بالاخره نزدیک غروب در سوز سرمای پائیزی از خانه زدم بیرون بدنبال نشانه هائی از پدر، کم کم رسیدم به اول ده و از مرحوم حسین دکان دار سراغی از پدر گرفتم که گفت ساعت ۳ بود از شیراز آمد ولی فکر کنم بسمت خانه فلانی برای کمک به آنها رفته باشد، وقتی رسیدم آنجا آخرهای کارشان بود و با شستن دست و پا وصورت بسمت خانه راهی شدیم در میانه راه پرسیدم ناهار خوردی گفت نه گفتم چرا خانه نیامدی همه منتظر شما بودند و مادر چشم انتظار، گفت دلم طاقت نیاورد وقتی دیدم بنده خدا دست تنهاست و ممکنه بزودی بارانهای پاییزی شروع بشه، وقت برای خوردن غذا و خانه آمدن زیاد است......
به هر حال، شروع جنگ تحمیلی برای شهید خانقلی اسفندیاری، طوفانی از حوادث و حماسه سازیها به همراه داشت چون فرزندانش داوطلبانه یکی یکی به عنوان بسیجی در دوره های متعدد در دفاع از دین و ناموس وطن راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شدند، خودش نیز بارها از اداره اش مرخصی گرفت و در جبهه های مختلف جنوب و غرب کشور خدمت کرد تا جائی که دیگر، اداره به او مرخصی و مجوز اعزام نمی داد.
نهایتاً ایشان در سن ۵۵ سالگی، پس از یک عمر فداکاری و از خودگذشتگی و خدمت عاشقانه در آخرین روزهای جنگ تحمیلی در جزیره مجنون در حالیکه ۲۸ سال خدمت اداری کرده بود در تاریخ ۱۳۶۷/۴/۴ به فیض عظمای شهادت نائل شد و در مکانی که خودش در گلزار مطهر شهدای روستای باجگاه مشخص کرده بود به ساکنان آسمان شفاعت و مقام «عند ربهم یرزقون» رسید.

داستان خاطرات و مجاهدتهای این شهید بزرگوار که‌نمونهٔ عالی تربیت دینی و عاشورائی بود بسیار زیاد است که تعدادی از خاطرات ایشان توسط فرزند برومندشان، یادگار دفاع مقدس، حجة الاسلام دکتر حمزه اسفندیاری به رشتهٔ تحریر در آمده و در سایتها و نشریات کشور منتشر شده است. علاوه بر این، خاطرات بسیاری در یاد و ذهن دوستان و ‌همشهریان و همکاران و همرزمانش وجود دارد که بایستی گردآوری گردد و به عنوان یکی از اسناد حقانیت شهدا و بسیج و نظام مقدس جمهوری اسلامی، تبدیل به‌ کتاب و فیلم و سریال شود. اگرچه در دوران دفاع مقدس و دوران دفاع از حرم، برخی می گفتند که بسیجیان برای پول و پست و مقام به جبهه می روند ولی زندگی شهید خانقلی ها نشان می دهد که اینها نه فقط نیاز به کار و حقوق و مقام نداشتند بلکه از درآمد خودشان به جبهه و محرومین نیز کمک می کردند...
روحشان شاد و‌ یادشان گرامی